درگیر چه کنم ها

ساخت وبلاگ

سلام امروز انتخابات و من . و هزار بار با خودم گفتم کجایی عزیزم؟ بعد هی بغض کردم

رئیس جمهور عزیزدلم مث یه رویا بود اصلا .

بازم گل آفتابگردون رو میبینم .زیباترین گل بزرگ دنیا که خیلی راحت و ریلکس با گرمای دم نقظه ی جوش کاشون کنار میاد و عین خیالشم نیس

راستش دیدن گلبرگای زرد و بزرگش شادم میکنه. خیلی دوسش دارم. هر سال تمام سعیمو میکنم که بکارم و نگاش کنم.

نمیدونم چیکار کنم از روز و شب هم هیچی نمیفهمم. توی یه مسئله ی پیچیده ای افتادم که اصلا نمیذاره فکرم آزاد باشه. مامانم فقط حرف یکی از دکترای خودمو گوش میکرد حالا هر چی میگفت ولی دکترم رفت تهران. الانم یه بار ویزیت انلاینشو پرداخت کردم ولی جواب نداده و پس دادن. دیگه ویزیت انلاین هم نداره. شمارشو هم انگار عوض کرده.

این دکتر هم خیلی خوبه ولی مامانم اصلا حرفشو گوش نمیکنه همش تا نصفه گوش میکنه. دفعه دوم هس خودشو مرخص میکنه . پشت تلفن که منشی سوالای منو ازش میپرسید عصبانی بود . هفت تا سرم داده بود که انتی بیوتیک توش بریزن حتما هم باید کلینیک زده بشه ولی خب مامان من اصلا طاقت راه رفتن نداره، بعد برا اینکه حرف اینو گوش نیمکرد نوبت یه دکتر دیگه رو گرفتم بردمش ببینه که اینم همینو میگه بعد قبول کرد و هفت تا سرم رو گرفتیم بعدش یکیشو رفتیم زد همونجا بیمارستان که توش بودیم .یه پرستارا توی بخش اورژانس منو دید بعد اومد اونجا که سرم رو دربیاره گفت چندتا دیگه هس گفتم هفت تا. بعد مامانم گفت نمیشه خونه زد گفت نه نمیشه.

خلاصه که دیگه اومدیم خونه مامانم دیگه قبول نکرد بیاد بزنه و گفت توی خونه بابام بزنه گفتم نمیشه اینا رو باید حتما بیرون زد مامانمم لجباااااااااااااااااز گفت نمیخوام و این حرفا. البته حال نداش.

این دکتره نامرد هم به منشی گفتم به جا اینا بیاد بستری بشه بقیشو بزنه .دکترم عصبانی گفت نه همینا رو بزنه . حالا این وسط بین دوتا لجباز گیر افتادم. بدبختی این تنها دکتر بیمارستان خصوصی هس که میریم.بیمارستانای خصوصی دیگه میرن بقیه دکترا ولی اونا همچینی خوب نیستن مث این یکی. خلاصه که این دکتر جایگزین دکتر خودم هس که رفته تهران.

چه کنم چه کنم چه کنمممممممممممممممممممممممم زنگ زدم با یه پسرتارا حرف بزنم یه دختره بود پرستار خودمم بوده شانسم گفتن مرخصی رفته 10 روز یعنی دنیا با من سر لج افتاده انگاری.

خلاصه که التماس دعا به صورت خیلی ناجور .خب دیگه من برم زیاد غر زدم ولی گفتم بدونید چه خبره. یه فیلم روزمه مگیرم سعی میکنم البته . شبتون بخیر و یا علی

جادوگري...
ما را در سایت جادوگري دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mwizardrya بازدید : 11 تاريخ : جمعه 15 تير 1403 ساعت: 0:03